صندوق قرض الحسنه طوبی

اِنْ تُقْرِضُوا اللّه‏َ قرضا حَسنا یُضاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْلَکُمْ وَ اللّه‏ُ شَکُورٌ حَلِیمٌ، عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشِّهادَةِ اَلْعَزیزِ الْحَکیم. (تغابن: 17 و 18) اگر به خدا وام نیکو بدهید، آن را برای شما چند برابر می‏کند و شما را می‏آمرزد و خدا، سپاس‏گزار، بردبار، دانای نهان و آشکار، عزیز و استوار است.

صندوق قرض الحسنه طوبی

اِنْ تُقْرِضُوا اللّه‏َ قرضا حَسنا یُضاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْلَکُمْ وَ اللّه‏ُ شَکُورٌ حَلِیمٌ، عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشِّهادَةِ اَلْعَزیزِ الْحَکیم. (تغابن: 17 و 18) اگر به خدا وام نیکو بدهید، آن را برای شما چند برابر می‏کند و شما را می‏آمرزد و خدا، سپاس‏گزار، بردبار، دانای نهان و آشکار، عزیز و استوار است.

صندوق قرض الحسنه طوبی

علی علیه‏السلام فرمود: وَ إذَا وَجَدْتَ مِنْ اَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ یَحْمِلُ لَکَ زَادَکَ اِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَیُوَافِیکَ بِهِ غَدا حَیْثُ تَحْتَاجُ إلَیْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إیَّاهُ وَ اَکْثِرْ مِنْ تَزْوِیدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَیْهِ فَلَعَلَّکَ تَطْلُبُهُ فَلا تَجِدُهُ وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسَتَقْرَضَکَ فِی حَالِ غِنَاکَ لِیَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَکَ فِی یَومِ عُسْرٍ لَکَ.اگر نیازمندی را یافتی که قدرت بر دوش نهادن زاد و توشه‏ات را تا قیامت دارد و در فردای محشر که به آن توشه نیازمند شدی، در اختیارت بگذارد، وجودش را غنیمت بدان و زاد و توشه‏ات را بر دوشش بگذار و در حالی که قدرت افزودن زاد و توشه را بر دوشش داری، تا بتوانی اضافه کن. چه بسا با از دست رفتن فرصت، چنین شخصی را به روز دارندگی بجویی و نیابی. اگر کسی از تو وام خواست، وامش ده تا در روز تنگ‏دستی‏ات ادا کند.

امام حسین علیه‏السلام فرمود: واعْلموا اَنَّ حَوائِجَ الناسِ اِلَیْکم مِنْ نِعَمِ اللّه‏ِ عَلَیْکُمْ فَلا تَمَلّوا النِّعَمَ فَتُحوّلّ نِقَما... .نیازهای مردم به شما از نعمت‏های خداوند بر شماست. هر گز از آن خسته و غمگین نشوید، وگرنه به نقمت و بلا تبدیل می‏شود. امام صادق علیه‏السلام فرمود: قَرْضُ المُؤْمِنِ غَنِیمَةٌ وَ تَعْجِیلُ خَیرٍ اِنْ أیْسَرَ اَدَّاهُ وَ إنْ ماتَ احْتُسِبَ مِنَ الزَّکَاةِ.قرض دادن به مؤمن، غنیمت و شتاب کردن در خیر است؛ زیرا اگر مؤمن دستش باز شد، آن را برمی‏گرداند و اگر هم از دنیا برود، جزو زکات قرض‏دهنده به شمار می‏آید.

بایگانی
پیوندهای روزانه

خمس در آیات و روایات :

خمس در قرآن کریم ‏
«وَ اعلَموا أنّما غَنِمتُم مِن شَى‏ءٍ فَاِنّ لِلّهِ خُمُسَه و لِلرَّسولِ ولِذِى القُربى‏ وَ الیَتامى‏ والمَساکینِ وابنِ السَّبیلِ اِن کُنتُم آمَنتُم بِاللّه...»(1)
«اگر به خدا ایمان دارید، بدانید هر چه را به عنوان غنیمت بدست مى‏آورید، بى تردید یک پنجم آن براى خدا و رسول و خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان است.»
تاریخ نزول آیه‏
بعضى زمان نزول آیه را جنگ بنى قینقاع (15 شوال سال دوم هجرى) مى‏دانند،(2) برخى زمان نزول را جنگ اُحد (7 شوّال سال سوم هجرى)(3) و بعضى جنگ بدر (رمضان سال دوم هجرى) مى‏دانند.(4) که خداوند از مجاهدان اسلام مى‏خواهد خمس آنچه را در جنگ به غنیمت برده‏اند، پرداخت نمایند.
نگاهى دقیق‏تر به آیه خمس‏
نگاهى به آیه خمس اهمیّت آن را نشان مى‏دهد زیرا:
1- در کمتر آیه‏اى مربوط به احکام، این همه تأکید پى در پى آمده است. کلمات «واعلموا، انّما، من شى، فانّ، للّه خُمُسه (بجاى «خمسه للّه») و ان کنتم آمنتم» نشان تأکید است.
2- براى تهییج مردم مى‏فرماید: اگر ایمان دارید، خمس بدهید. بنابراین پرداخت آن از لوازم ایمان شناخته شده است.
3- جمله «فانّ للّه خُمُسه» (که به اصطلاح جمله اسمیّه است) بیانگر این است که این حکم دائمى است، نه موقّت و موسمى. به علاوه چیزى که نشانه ایمان است نمى‏تواند موقّت باشد.
4- کلمه «واعلموا» در اول آیه به معناى آن است که باید خمس دادن باورتان بیاید و مسئله را جدى بگیرید. راستى عجیب است که شرکت در جبهه، کنار پیامبر بودن، اهل نماز و روزه بودن، عقاید سالم داشتن، از مهاجرین، انصار و سابقین بودن، مجروح شدن و بالاخره بر سپاه کفر پیروز شدن به تنهایى کافى نیست، زیرا با آن همه کمالات باز هم قرآن مى‏فرماید: اى رزمندگان پیروز! اگر ایمان دارید خمس غنائم را بپردازید. اگر به بعضى از دستورات مثل جهاد و نماز عمل کردید، ولى به دستور خمس عمل نکردید، ایمان واقعى ندارید.
یک نکته مهم‏
رسول خداصلى الله علیه وآله در شب جنگ بدر نخوابید و دائماً دعا مى‏کرد و مى‏فرمود: خدایا! این گروه اندک از مسلمین روى زمین مشابهى ندارند، اگر اینها شکست بخورند روى زمین بنده مؤمنى نخواهى داشت.(5) امّا قرآن خطاب به همین رزمندگان مى‏فرماید: اگر ایمان دارید، خمس بدهید. یعنى چه بسا تعداد مؤمنان در جهان بسیار کم باشد، ولى حتّى همین تعداد کم که مشمول دعاى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله نیز هستند، اگر به تکلیف الهى و پرداخت خمس عمل نکنند، ایمان ندارند.
اهمیّت خمس‏
نه تنها در آیه 41 سوره انفال، پرداخت خمس شرط و لازمه ایمان شمرده شده، بلکه چهارمین آیه این سوره نیز نشانه مؤمنان واقعى را کمک به محرومان مى‏داند و مى‏فرماید: «مؤمنان کسانى هستند که هرگاه خداوند یاد شود دلهایشان مى‏طپد و... از آنچه به آنها روزى کرده‏ایم انفاق مى‏کنند. اینان همان مؤمنان حقیقى هستند.» آرى، پرداخت خمس از جهات متعددى داراى اهمیّت است که ما به بعضى از آن جهات فهرست‏وار اشاره مى‏کنیم.

از نظر اعتقادى‏
همان گونه که در آیه خمس خواندیم: پرداخت خمس نشانه ایمان و اعتقاد واقعى است. «اِن کنتم آمنتم...»
از نظر عبادى‏
خمس از عبادات است و باید با قصد قربت پرداخت گردد و هرگونه ریاکارى و ناخالصى در انجام این فریضه اختلال به وجود مى‏آورد.
از نظر سیاسى‏
پرداخت خمس به حاکم و فقیه جامع الشرائط سبب ارتباط مردم با جانشینان پیامبر مى‏شود که این ارتباط در طول تاریخ لرزه بر اندام طاغوت‏ها انداخته است. پرداخت خمس کمک کردن به خط اهل بیت و تقویت بنیه مالى فقها و حوزه‏هاى علمیّه‏اى است که روشنگر مردم در طول تاریخ بوده‏اند. پرداخت خمس سبب تبلیغ و نشر تفکّر علوى به وسیله علما و فضلا و طلاّب و مرزبانى از حدود و ثغور دینى و مبارزه با انواع انحرافات فکرى و اخلاقى و سم‏پاشى‏ها و ایجاد تردیدها و وسوسه‏هاى بدخواهان مغرض و یا طرفداران ساده دل است.
به علاوه این پرداخت، رابطه عاطفى میان فقها و مردم را برقرار مى‏کند و فقها را از وضعیّت اقتصادى جامعه آگاه مى‏کند.
از نظر اقتصادى‏
پرداخت خمس راهى براى تعدیل ثروت، مبارزه با تکاثر و رسیدگى به محرومان و تهى‏دستان جامعه است.
از نظر اجتماعى‏
پرداخت خمس راهى براى ایجاد الفت و محبت میان طبقات مختلف و جلوگیرى از ایجاد شکاف‏هاى عمیقِ اجتماعى است.
از نظر روانى‏
پرداخت خمس سبب مى‏شود که انسان در خود احساس کند حامى اهل بیت و مراجع تقلید و حوزه‏هاى علمیّه و تبلیغات صحیح دینى است و این احساس همواره او را هوادار جبهه حق و مخالف جبهه‏هاى باطل و وسوسه‏هاى آنان قرار مى‏دهد.
از نظر تربیتى‏
پرداخت خمس انسان را حسابگر، دقیق، وظیفه‏شناس، نسبت به محرومان جامعه مسئول و نسبت به حمایت از خط خدا و رسول و اهل‏بیت‏علیهم السلام، متعهّد تربیت مى‏کند.
پرداخت خمس روح سخاوت و نوع دوستى را در انسان شکوفا مى‏کند.
پرداخت خمس روحیه بى‏تفاوتى و دنیاپرستى را از انسان برطرف مى‏کند.
کوتاه سخن آنکه پرداخت خمس؛
رابطه انسان را با خدا از طریق قصد قربت در پرداخت،
رابطه انسان را با محرومان از طریق کمک به ایتام،
رابطه انسان را با حاکم معصوم یا عادل از طریق کمک به فقهاى عادل،
رابطه انسان را با جامعه از طریق تقویت حوزه‏هاى علمیه و اعزام اسلام شناسان به اطراف،
رابطه انسان را با خودش از طریق مهار کردن خوى حرص و بخل و بى‏تفاوتى،
رابطه انسان را با نسل آینده از طریق حلال کردن لقمه‏ها و مهریه‏ها،
و رابطه انسان را با پیامبر اسلام و اهل بیت معصومش‏علیهم السلام از طریق رسیدگى به سادات محروم تنظیم و تصحیح و تقویت مى‏کند.
آثار خمس ‏
اگر به تعبیراتى که در آیات و روایات آمده است توجّه کنیم، به آثار پرداخت خمس بیشتر پى خواهیم برد. بعضى جملات و کلماتى را که براى فلسفه خمس آمده فهرست‏وار مطرح مى‏کنیم.
1- نسل پاک‏
در روایات مى‏خوانیم: «لتطیب ولادتهم»(6) پرداخت خمس، مال را پاک و مال پاک مقدمه نسل پاک است.
2- تقویت دین‏
امام رضاعلیه السلام فرمودند: «الخمس عوننا على دیننا»(7) خمس، حق ما اهل‏بیت و پشتوانه مکتب و راه ما است.
3- نشانه وفا
در تعبیر دیگر مى‏خوانیم: «المسلم من یفى اللّه بما عهد الیه و لیس المسلم من اجاب باللسان و خالف بالقلب»، مسلمان واقعى کسى است که به پیمان الهى وفادار باشد و کسى که با زبان جواب مثبت ولى در دل جواب منفى مى‏دهد، در حقیقت مسلمان نیست.(8)
4- کمک به یاران‏
امام رضاعلیه السلام فرمود: خمس وسیله‏اى براى کمک ما بر بستگان و یاوران ماست. «ان الخمس عوننا على عیالاتنا»(9)، «عوننا على موالینا»(10)
5 - پاکى مال‏
امام صادق علیه السلام فرمود: من از گرفتن درهم شما هدفى جز پاک کردن شما ندارم، زیرا وضع مالى من امروز خوب است. «ما ارید بذلک الا ان تطهروا»(11)
6- گوارا بودن درآمد
در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم: هر کس خمس ما را بدهد باقى درآمدش براى او گواراست. «یودّى خمسنا و یطیب له»(12)
7- حفظ آبرو در برابر مخالفان‏
امام رضا علیه السلام فرمود: به وسیله خمس، ما آبروى خود و طرفدارانمان را در برابر تهدیدات مخالفان حفظ مى‏کنیم. «و ما نبذله و نشترى من اعراضنا ممن نخاف سطوته»(13)
8 - فقر زدائى از خاندان رسالت‏
امام کاظم علیه السلام فرمود: خداوند نیمى از خمس را براى فقر زدائى از بستگان پیامبر که از زکات و صدقات محرومند قرار داد. «و جعل للفقراء قرابة الرسول نصف الخمس فاغناهم به عن صدقات الناس...»(14)
9- کفّاره گناهان و ذخیره قیامت‏
امام رضا علیه السلام فرمود: خارج کردن خمس مال، وسیله آمرزش گناهان و ذخیره قیامت و روز نیاز شماست. «فان اخراجه... تمحیص ذنوبکم و ما تمهدون لانفسکم لیوم فاقتکم»(15)
10- ضمانت بهشت‏
شخصى نزد امام باقر علیه السلام آمد و خمس مال خود را پرداخت، امام فرمود: بر من و پدرم لازم است که بهشت را براى شما ضمانت کنیم. «ضمنت لک علىّ و على ابى الجنّة»(16)
11- شمول دعاى امام‏
امام رضا علیه السلام فرمود: خمس، کمک ما بر حفظ مکتب است، سپس فرمود: تا مى‏توانید خودتان را از دعاى ما محروم نکنید. «ولا تحرموا انفسکم دعاءنا ما قدرتم علیه»(17)
12- کلید رزق‏
امام رضا علیه السلام فرمود: پرداخت خمس کلید رزق شماست. «فان اخراجه مفتاح رزقکم»(18)
13- نظم و حساب در سرمایه‏
کسى که حساب سال دارد و خمس مى‏دهد، در واقع شخصى حسابگر، منظم و دقیق است و میزان درآمد و مصرفش مشخّص است.
امام باقر علیه السلام فرمود: «الکمال کلّ الکمال: التّفقه فى الدّین والصبر على النائبة و تقدیر المَعیشة»(19) بالاترین کمال در سه چیز است: شناخت عمیق دین، پایدارى در برابر ناملایمات و نظم و برنامه در زندگى.
14- عنایات ویژه‏
کسانى که اهل خمس هستند، یعنى در هر درآمد خود، سهم خدا، رسول، اهل بیت و سهم دیگران را در نظر دارند، قهراً خدا و اولیاى او نیز به او عنایات ویژه دارند.
مگر در قرآن نمى‏خوانیم: «فاذکرونى اذکرکم»(20) مرا یاد کنید، شما را یاد مى‏کنم.
مگر در قرآن نمى‏خوانیم: «ان احسنتم احسنتم لانفسکم»(21) اگر خوبى کنید به خودتان خوبى کرده‏اید.
مگر در قرآن نمى‏خوانیم: «اذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا باحسن منها»(22) اگر شخصى نسبت به شما کریمانه برخورد کرد، شما بهتر از او برخورد کنید.
مگر قرآن وعده نداده که «ان تنصروا اللّه ینصرکم»(23) اگر شما خدا را یارى کنید خداوند شما را یارى مى‏کند.
مگر قرآن خبر از دوست داشتن نیکوکاران نداده است: «انّ اللّه یحبّ المحسنین»(24)
آرى، کسى که با پرداخت خمس، حق خدا و رسول و امام را مى‏دهد، در حقیقت مشمول تمام آیاتى است که گفته شد. زیرا او هم خدا را یاد کرده، هم احسان کرده، هم اولیاى خدا و محرومان را گرامى داشته و هم مکتب الهى را یارى نموده است و دریافت این همه عنایات در برابر 20% مازاد درآمد سال، سود بزرگى است.
یک نمونه از عنایات ویژه‏
زنى به نام شطیطه یک درهم پول و یک کلاف نخ را از نیشابور براى امام کاظم علیه السلام فرستاد و از کمى مال خود عذرخواهى کرد و گفت: «انّ اللّه لا یستحیى من الحق»
امام درهم و کلاف را پذیرفت و فرمود: سلام مرا به این خانم برسانید و این چهل درهم و این پارچه‏اى که جزو کفن خودم هست به او بدهید، او چند روزى بیشتر زنده نیست ولى همین که از دنیا رفت من براى نماز بر جنازه او به نیشابور خواهم آمد.(25) در این ماجرا امام چند درهم را از یک مسلمان مخلص مى‏پذیرد و این همه او را مورد تفقد قرار مى‏دهد ولى مبالغ سنگینى را از افراد نااهل نمى‏پذیرد.
خمس در روایات‏
امام کاظم علیه السلام فرمود: «لقد یسر اللّه على المؤمنین ارزاقهم بخمسة دراهم جعلوا لربّهم واحداً واکلوا اربعة حلالا ثم قال هذا من حدیثنا صعب مستصعب لایعمل به ولا یصبر علیها الا ممتحن قلبه للایمان»(26) خمس مالتان را بدهید تا رزق شما حلال شود، سپس فرمود: این کلام سختى است که جز افراد با ایمانِ امتحان شده، تحمّل آن را ندارند.
نپرداختن خمس، در کنار شرک و قتل نفس، از بزرگ‏ترین گناهان کبیره شمرده شده است. امام صادق‏علیه السلام فرمود: «اکبر الکبائر سبع: الشرک والقتل واکل اموال الیتامى و عقوق الوالدین و قذف المحصنات و الفرار من الزحف وانکار ما انزل اللّه»، سپس فرمود: امّا خوردن مال یتیمان همان حقّ ما است که از ما ربوده و خوردند.(27)
امام زمان‏علیه السلام فرمود: «لعنة اللّه والملائکة والناس اجمعین على مَن استحلّ من مالنا درهماً»(28)، لعنت خدا و فرشتگان و مردم بر کسى که یک درهم مال ما را حلال بشمارد و در روایت دیگر فرمود: ما دشمن این گونه افراد هستیم. «و نحن خصمائه»(29)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «هلک الناس فى بطونهم و فروجهم لانهم لم یؤدوا الینا حقّنا»(30)، مردم بخاطر اینکه حقّ ما را نمى‏دهند غذا و آمیزش آنان ناپاک شده و سبب هلاکت آنان مى‏شود.
در بعضى احادیث مى‏خوانیم: «من استحل منها شیئاً فامسکه فانما یاکل النیران»(31)، کسى که بخشى از خمس را حلال پندارد و آن را نپردازد، گویا آتش مى‏خورد.
یاران واقعى اهل‏بیت‏علیهم السلام آنگونه ایمان داشتند که نپرداختن خمس را مساوى با حرام خوردن و قبول نشدن نماز و روزه مى‏دانستند و در سؤال کتبى خود از آن بزرگواران مى‏پرسیدند که خمس را چگونه بپردازیم تا جزو حرام خواران و کسانى که نماز و روزه‏شان قبول نیست نباشیم.(32)
امام باقرعلیه السلام فرمود: آسان‏ترین وسیله‏اى که انسان را به دوزخ مى‏برد خوردن مال یتیم است، سپس حضرت فرمود: ما یتیم هستیم(33) (و نپرداختن خمس، به منزله خوردن مال یتیم است).
در حدیث دیگر مى‏خوانیم: از سخت‏ترین شرائطى که مردم در قیامت دارند وضعیّت تارکان خمس است.(34)
در حدیثى مى‏خوانیم: «الدنیا و ما فیها للّه و رسوله و لنا فمن غلب على شیى‏ء منها فلیتّق اللّه و لیؤدّ حقّ اللّه و لیتبرّ اخوانه فان لم یفعل ذلک فاللّه و رسوله و نحن براء منه»(35)، هر کس بر مال دنیا دست یافت باید تقوى پیشه کند و حق خدا را بپردازد و به برادران ایمانى خود احسان کند و اگر این چنین نکرد خدا و رسول و ما اهل بیت از او بیزاریم.
امام رضا علیه السلام فرمود: «ان الخمس عوننا... فلا تزووه عنّا ولا تحرموا انفسکم دعاءنا ما قدرتم علیه»(36) خمس کمک به ماست آن را از ما دور نکنید تا از دعاى ما محروم نشوید.
امام زمان علیه السلام فرمودند: «فلا یحلّ لاحد ان یتصرف فى مال غیره بغیر اذنه فکیف یحل ذلک فى مالنا من فعل شیئاً من ذلک لغیر امرنا فقد استحل منا ما حرم علیه و من اکل من مالنا شیئا فانما یأکل فى بطنه نارا و سیصلى سعیرا»(37)، با اینکه هیچ کس حق ندارد در مال غیر تصرّف کند، پس چگونه مردم در مال ما تصرف مى‏کنند؟ هر کس بدون دستور ما در مال ما تصرف کند مرتکب گناه شده و هر کس ذره‏اى از مال ما را بخورد پس گویا آتش در شکم اوست.
در روایات مى‏خوانیم: «لا یعذر عبد اشترى من الخمس شیئاً ان یقول ربّ اشتریته بمالى حتّى یأذن له اهل الخمس»(38)، عذر کسى که از خمس چیزى خریدارى کند پذیرفته نیست، مگر آنکه صاحبان خمس اجازه دهند.
امام باقر علیه السلام فرمود: براى هیچ کس حلال نیست مال خمس نداده‏اى را خریدارى کند مگر آنکه حق ما را به ما برساند.(39)
اگر وارثانِ کسى که از دنیا رفته بدانند او خمس مال خود را نداده، باید مثل سایر بدهى‏ها خمس او را بدهند.(40)
امام خمینى در تحریرالوسیله مى‏فرماید: هر کس درهمى از خمس را نپردازد جزء ستمگران بر اهل بیت و کسانى که حق آن بزرگواران را غصب کرده‏اند مى‏شود.(41)
در کتب فقهى و رساله‏هاى مراجع بزرگوار مسائلى است که بر همه مقلدین دانستن آنها لازم است و ما چند جمله از کتاب شریف عروةالوثقى بیان مى‏کنیم:
اگر انسان قبل از پرداخت خمس کنیزى بخرد حق تصرّف ندارد.(42)
تا مقدار خمس را با فقیه جامع الشرائط مصالحه نکرده، تصرّف در مال خمس نداده جایز نیست، حتّى اگر در نیّت خود قصد پرداخت مبلغ را داشته باشد.(43)
استفاده از لباس و مکانى که خمس آن داده نشده نماز را با مشکل مواجه مى‏کند، چنانکه در حج، طواف با لباس احرامى که خمس آن داده نشده، باطل است.
خمس در زمان پیامبر اعظم صلى الله علیه وآله وسلم‏
1- در آیات و روایات نام زکات بیشتر از خمس آمده است، شاید بدلیل این که جز افراد نادر در مکّه و بعضى از قبایل که بازرگانى مى‏کردند بیشتر مردم کشاورز و دامدار بودند، ولى با این حال پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله افرادى را براى گرفتن خمس به مناطق مى‏فرستاد، چنانکه در تاریخ آمده است: مثلاً علىّ بن ابیطالب‏علیهما السلام و عمروبن حزم و معاذبن جبل را به یمن و مُحمیّه را در بنى زبید براى گرفتن خمس فرستاد. «بعثه رسول اللّه لاخذ الاخماس».(44)
2- پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله براى هیأت‏هایى که به حضورش مى‏رسیدند بعد از امر به ایمان در کنار نماز و زکات، خمس را نیز مطرح مى‏فرمودند: «آمرکم بالایمان... و اقام الصلوة و ایتاء الزکاة و تعطوا الخمس من المغنم»(45)
3- پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله در نامه‏هایى که براى قبایل مى‏فرستادند به موضوع خمس اشاره مى‏کردند.(46)
4- مسلمانان همان گونه که زکات را نزد پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى‏فرستادند، خمس را نیز خدمت حضرت مى‏فرستادند.(47)
خمس پس از پیامبر اعظم صلى الله علیه وآله وسلم‏
گرچه مسیرى که پیامبر معین فرموده بود دچار انحراف گردید و خلفا غنیمت را منحصر در غنائم جنگى نمودند و اهل بیت پیامبر تا زمان امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام از خمس منع گردیدند، لیکن هنگامى که فضاى تبلیغ براى این دو امام عزیز باز شد، به مسئله خمس پرداختند.(48)
بعد از امام صادق علیه السلام تا زمان غیبت حضرت ولى‏عصر علیه السلام امامان معصوم در مناطق مختلف مثل بلخ، بخارا، رى، قم، نیشابور، شیراز، همدان، خراسان، قزوین، اهواز، عراق، یمن، موصل و بغداد براى گرفتن خمس نماینده داشتند.
دلیل پیدا شدن فرقه واقفیه این بود که خمسِ مردم نزد یکى از نمایندگان امام کاظم علیه السلام جمع شده بود و هنگامى که امام به شهادت رسید آن نماینده اعلام کرد بعد از امام هفتم امامى نداریم تا بتواند اموالى را که از خمس نزد او مانده تصرف کند.(49)
آرى، نماینده امام معصوم نیز در معرض خطر انحراف است. در نهج‏البلاغه نمونه‏هایى از عزل شدگان حضرت على‏علیه السلام به چشم مى‏خورد که بعضى از آنها کینه حضرت رابه دل گرفتند و براى خود دار و دسته‏اى تشکیل دادند و همین که فهمیدند حسین بن على علیهما السلام به کربلا رسیده نیروهاى خود را براى قتل امام به کربلا اعزام کردند و با صراحت به امام مى‏گفتند: ما با شما مسئله‏اى نداریم ولى کینه و بغض پدرت را در دل داریم که ما را عزل کرد.(50)
وسوسه‏هاى شیطانى
وسوسه از راه وعده فقر
هنگامى که فردى تصمیم بر دادن حقّ اللّه مى‏گیرد، شیطان به او وعده فقر مى‏دهد(51) که اگر خمس بدهى مال تو کم مى‏شود و فردا فقیر و محتاج مى‏شوى، هنوز فرزندانت به سر و سامان نرسیده‏اند. ولى قرآن نیز در برابر وعده فقر شیطان وعده‏هایى دارد از جمله:
- آنچه در راه خدا بدهید، خداوند جایگزین مى‏کند: «فهو یخلفه»(52) انفاق مثل مکیدن شیر مادر است که هرچه فرزند مى‏خورد، خداوند دوباره سینه مادر را پر مى‏کند.
- هر چه بدهید گم نمى‏شود و آن را نزد خداوند مى‏یابید. «تجدوه عنداللّه»(53)
- کارهاى خیر شما باقى مى‏ماند و پاداش بهتر دارد. «والباقیات الصالحات خیر عند ربّک ثواباً»(54)
- هر چه نزد شماست فانى مى‏شود، ولى اگر رنگ الهى پیدا کند و در راه او مصرف شود ابدى مى‏گردد. «ماعندکم ینفد و ما عنداللّه باق»(55)
- در راه خدا از خرج کردن نترسید که او به شما وسعت مى‏دهد. «و اللّه واسع علیم»(56)
- مثال آنچه در راه خدا مى‏دهید مثال دانه گندمى است که در خاک پنهان مى‏شود، ولى چیزى نمى‏گذرد که از آن دانه، هفت خوشه و در هر خوشه صد دانه ظاهر مى‏شود.(57)
نوع دیگرى از وسوسه‏
اگر شیطان در مرحله اول حریف انسان نشد کمى تخفیف داده و مى‏گوید: خمس واجب است ولى حالا صبر کن. عجله درست نیست هنوز آخر کار نشده و معلوم نیست سود و زیان چقدر است، ممکن است بعضى از سرمایه‏هاى تو نقد نشود، ممکن است بعضى از جنس‏هاى فروخته شده برگردد، امسال سود بردى، شاید سال آینده زیان کنى و... .

.......................................................................

1) سوره انفال، آیه 41.
2) تفسیر طبرى، ج 2، ص 173.
3) تفسیر مجمع‏البیان، ج‏4، ص 518 .
4) کتاب خمس آیة اللَّه حسن فقیه امامى، ص 36.
5) اللهم انّک ان تهلک هذه العصابة لا تعبد بعد الیوم». بحار، ج 19، ص 334.
6) وسائل، ج 9، ص 547 .
7) وسائل، ج‏9، ص‏538 .
8) وافى، ج 10، ص 334.
9) وسائل، ج‏9، ص 538 .
10) وافى، ج 10، ص 334.
11) وسائل، ج 9، ص 484.
12) وسائل، ج 9، ص 488.
13) وسائل، ج 9، ص 538 .
14) وسائل، ج 9، ص 514 .
15) وسائل، ج 9، ص 538 .
16) وسائل، ج 9، ص 528 .
17) وسائل، ج‏9، ص 538 .
18) وسائل، ج‏9، ص 538 .
19) تحف‏العقول، ص 301.
20) سوره بقره، آیه 152.
21) سوره بقره، آیه 152.
22) سوره نساء، آیه 86.
23) سوره محمّد، آیه 8 .
24) سوره بقره، آیه 195.
25) بحار، ج‏48، ص 74.
26) وسائل، ج 9، ص 484.
27) وسائل، ج 9، ص 536 .
28) وسائل، ج 9، ص 541 .
29) وسائل، ج 9، ص 540 .
30) وافى، ج 10، ص 337.
31) وسائل، ج 9، ص 550 .
32) وسائل، ج 9، ص 503 .
33) وسائل، ج 9، ص ص 483 و ص‏536 .
34) وسائل، ج 9، ص 545 .
35) وافى، ج 10، ص 289 .
36) وافى، ج‏10، ص 334.
37) وسائل، ج 9، ص 541 .
38) وافى، ج‏10، ص‏337 و تحریرالوسیله، ج‏1، ص‏334 با اندکى تفاوت.
39) وسائل، ج‏9، ص 484.
40) عروةالوثقى، کتاب الخمس، مسئله 50 .
41) تحریرالوسیله، ج 1، ص 334.
42) عروةالوثقى، مسئله 80 .
43) عروةالوثقى، مسئله 78.
44) کتاب خمس آیة اللّه نورى همدانى، ص 110.
45) صحیح بخارى، ج 1، ص 32، 33 و 131.
46) طبقات ابن سعد، ج 1، ص 374.
47) کتاب خمس آیة اللّه نورى همدانى، ص 88، 110 و 745.
48) کتاب‏خمس‏آیةاللّه‏نورى‏همدانى، ص‏746.
49) کتاب خمس آیة اللّه نورى همدانى، ص 607.
50) علاّمه میرزا خلیل کمره‏اى در یک تحقیق عمیقِ علمى، نام نمایندگان برکنار شده‏اى که علیه امام حسین علیه السلام نیرو به کربلا اعزام کردند (با تعداد آن نیروها) آورده است.
51) کتاب‏خمس‏آیةاللّه‏نورى‏همدانى، ص‏746.
52) کتاب خمس آیة اللّه نورى همدانى، ص 607.
53) علاّمه میرزا خلیل کمره‏اى در یک تحقیق عمیقِ علمى، نام نمایندگان برکنار شده‏اى که علیه امام حسین علیه السلام نیرو به کربلا اعزام کردند (با تعداد آن نیروها) آورده است.
54) سوره بقره، آیه 268.
55) سوره سبأ، آیه 39.
56) سوره بقره، آیه 110.
57) سوره کهف، آیه 46.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۰۶
صندوق طوبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی