4. قرض الحسنه در حدیث
در منابع حدیثی شیعی و سنّی، احادیث فراوانی در مورد "قرض" دیده میشود. با توجه به تبیین شایسته "قرض"، در سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهو ائمه معصومین علیهمالسلام، مسلمانان رفته رفته درک صحیحی از "قرض حسن" پیدا کردند. قرض، پیش از دوران نبوت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز در جامعه آن روز عربستان و دیگر جوامع رایج بوده است. البته با توجه به آیات قرآنی و نیز احادیث و نوشتههای تاریخنویسان، برمیآید که قرض رایج در آن زمان با قرض مورد تأیید مکتب اسلام، فرق داشته است. قرضی که در آن زمانها داده میشد، بیشتر از نوع "ربوی" بود و سرمایهداران بیشتر از این رهگذر، در پی سود بیشتر بودند تا انجام یک کار خیر و گرهگشایی از گرفتاری دیگران. پس از ظهور اسلام، با توجه به روح آموزههای اسلامی که برای احیای ارزشهای انسانی وضع شده بود، ضروری بود مسئله "قرض" نیز در کنار بسیاری از مسائل دیگر، با نگاهی نو مطرح شود. روایات و آیات موجود در مورد این عمل نیک، بیان میکنند که قرض "حسن"، نه تنها به حل بسیاری از گرفتاریهای مردم کمک میکند، بلکه یک رفتار ارزشی و مؤثر در خودسازی و شکوفایی فردی و اجتماعی است. درست در نقطه مقابل قرض ربوی که نابودکننده روح ایثار و برادری و برابری و بسیاری از فضایل انسانی است؛ قرض حسن، احیاگر ارزشهای دینی و انسانی همانند ایثار، عطوفت و مهربانی است. اکنون برای پی بردن به جنبههای گوناگون فرهنگ قرض حسن در منابع روایی، به حدیثهای گردآوری شده در این زمینه میپردازیم.
1. شتاب در کارهای خیر با قرض دادن
علی علیهالسلام فرمود: وَ إذَا وَجَدْتَ مِنْ اَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ یَحْمِلُ لَکَ زَادَکَ اِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَیُوَافِیکَ بِهِ غَدا حَیْثُ تَحْتَاجُ إلَیْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إیَّاهُ وَ اَکْثِرْ مِنْ تَزْوِیدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَیْهِ فَلَعَلَّکَ تَطْلُبُهُ فَلا تَجِدُهُ وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسَتَقْرَضَکَ فِی حَالِ غِنَاکَ لِیَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَکَ فِی یَومِ عُسْرٍ لَکَ.3 اگر نیازمندی را یافتی که قدرت بر دوش نهادن زاد و توشهات را تا قیامت دارد و در فردای محشر که به آن توشه نیازمند شدی، در اختیارت بگذارد، وجودش را غنیمت بدان و زاد و توشهات را بر دوشش بگذار و در حالی که قدرت افزودن زاد و توشه را بر دوشش داری، تا بتوانی اضافه کن. چه بسا با از دست رفتن فرصت، چنین شخصی را به روز دارندگی بجویی و نیابی. اگر کسی از تو وام خواست، وامش ده تا در روز تنگدستیات ادا کند. امام حسین علیهالسلام فرمود: واعْلموا اَنَّ حَوائِجَ الناسِ اِلَیْکم مِنْ نِعَمِ اللّهِ عَلَیْکُمْ فَلا تَمَلّوا النِّعَمَ فَتُحوّلّ نِقَما... .4 نیازهای مردم به شما از نعمتهای خداوند بر شماست. هر گز از آن خسته و غمگین نشوید، وگرنه به نقمت و بلا تبدیل میشود. امام صادق علیهالسلام فرمود: قَرْضُ المُؤْمِنِ غَنِیمَةٌ وَ تَعْجِیلُ خَیرٍ اِنْ أیْسَرَ اَدَّاهُ وَ إنْ ماتَ احْتُسِبَ مِنَ الزَّکَاةِ.5 قرض دادن به مؤمن، غنیمت و شتاب کردن در خیر است؛ زیرا اگر مؤمن دستش باز شد، آن را برمیگرداند و اگر هم از دنیا برود، جزو زکات قرضدهنده به شمار میآید. بنا بر، این احادیث، مسلمان باید از فرصتی که برایش پیش میآید، بیشترین استفاده را ببرد تا با قرض دادن مقداری از داراییاش، گرهی از مشکل برادر مسلمانش را بگشاید و با رفتار نیک خود، زمینه برکت و رحمت خداوندی را فراهم آورد. فرمایش حضرت علی علیهالسلامنشان میدهد که گرچه یک فرد توانمند امروز وضع خوبی داشته باشد، شاید در آینده، به کمک دیگران نیازمند شود یا حتی اگر نیازمند کمک مالی مردم نباشد، برای آخرت خود به یاری و گذشت خداوند و بندگانش از گناهان و کوتاهیهای او نیازمند شود. ازاینرو، کمک به بندگان در شرایط نیازشان و دادن قرض به آنها و مدارای پس از آن، همگی میتوانند بهترین فرصتی باشند که انسان مؤمن از آنها به زیبایی بهره گیرد.
2. جلب روزی با قرض دادن
امام صادق علیهالسلام فرموده است: لاتُمانِعُوا قَرْضَ الْخَمِیرِ وَ الْخُبْزِ وَ اقْتِبَاسَ النَّارِ فَاِنَّهُ یَجْلِبُ الرِّزْقَ عَلَی اَهْلِ الْبَیْتِ مَعَ مَا فِیهِ مِنْ مَکَارِمِ الأَخْلاقِ.6 از قرض دادن خمیر و نان و ابزارهای آتش افروختن به یکدیگر خودداری نکنید؛ زیرا [قرض] برای اهل خانه روزی جلب میکند و از مکارم اخلاق است. در نگاه نخست، کسانی که از قرض دادن سر باز میزنند، میپندارند با قرض دادن، چیزی از آنان کاسته میشود، در حالیکه اینگونه نیست و خود عمل "قرض" سبب روزی بیشتر میشود. چه بسا تنها، کمی قرض دادن و داشتن اندک روحیهای در دستگیری از نیازمندان، سبب عنایت فراوان الهی شود و راه رسیدن رزق و روزی انسان را فراهم آورد.
3. ذخیرهای برای آخرت
رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله میفرماید: وَ مَنْ أَقْرَضَ أَخاهُ الْمُسْلِمَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَقْرَضَهُ وَزْنَ جَبَلِ أُحُدٍ مِنْ جِبَالِ رَضْوَی وَ طُورِ سَیْنَاءَ حَسَنَاتٌ.7 هر که به برادر مسلمانش قرض دهد، به هر درهمی که قرض میدهد به وزن کوه احد و کوههای رضوی و سینا، برای او حسنه خواهد بود. امام علی علیهالسلام نیز فرموده است: وَ اِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ یَحْمِلُ لَکَ زَادَکَ اِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَیُوا فِیکَ بِهِ غَدا حَیْثُ تَحْتَاجُ اِلَیْهِ فَاغْتَنِمْهُ.8 اگر نیازمندی را یافتی که قدرت بر دوش نهادن زاد و توشهات را تا قیامت دارد و در فردای محشر که به آن نیازمند شدی در اختیارت بگذارد، وجودش را غنیمت بدان ... و اگر کسی از تو وام خواست، وامش ده تا در روز تنگدستیات ادا کند. امام باقر علیهالسلام از رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله نقل میکند که فرمود: مَنْ قَرَضَ النَّاسَ قَرَضُوهُ وَ مَنْ تَرَکَهُمْ لَمْ یَتْرُکُوهُ. قِیلَ: فَأصْنَعُ مَاذَا یَا رَسُولَ اللّهِ، قَالَ اَقْرِضْهُمْ مِنْ عِرْضِکَ لِیَوْمِ فَقْرِک.9 هر که به مردم قرض دهد، به او قرض میدهند و هر کس آنها را ترک کند، از او دست برنمیدارند. کسی گفت: پس ای رسول خدا چه کنم؟ فرمود: از آبروی خود برای روزگار تهیدستی به آنان قرض بده. با توجه به سه حدیث بالا، میتوان پی برد که هرچه انسان، کار خیر انجام دهد، خداوند، نتیجهاش را برای او در روز واپسین ثبت خواهد کرد. همچنین قرض دادن از کارهای خیری است که تأکید فراوان بر انجام دادن آن، نشانه جزای خیر بیشمار خداوند برای اهل آن است. خوشا به حال کسانی که از کمترین فرصتهای پیش آمده، بیشترین استفاده را میبرند و قلب بندگان خداوند را شاد میکنند و برای آخرت خود پسانداز نیکو تدارک میبینند. بیپرده نظر به کعبه راز کنید از نور، دریچهای به دل باز کنید اندوخته حساب فردا، عشق است امروز بیایید و پسانداز کنید
4. قرض و همسایه
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید: أتدرون ما حقُّ الجار؟ قالوا: لاَ، قال: إنْ اِسْتغاثَک أغِثهُ و إنْ اِسْتَقْرضَکَ أقرِضْهُ، و انْ افتقَر عُدْتَ اِلیْه... .10 آیا میدانید حق همسایه چیست؟ گفتند: خیر. فرمود: اگر از تو یاری خواست، یاریاش دهی و اگر از تو قرض خواست، قرضش دهی و اگر تهیدست شد، به او کمک رسانی و... . همچنین فرمود: حَقُّ الجَار إنْ مَرَضَ عُدْتَهُ و إنْ مَاتَ شَیَّعْتَهُ و إنْ اِسْتَقْرضَکَ اَقْرَضْتَهُ... . حق همسایه این است که اگر بیمار شد، به عیادت او بروی و اگر درگذشت، به تشییع جنازهاش بروی و اگر از تو قرض خواست، به او قرض بدهی. از حدیثهای یاد شده، این نکته برمیآید که قرض دادن به برخی افراد و در برخی شرایط، یک امر واجب، وظیفه مسلمان است. تعبیر "حَقْ" در مورد همسایه، نشان میدهد که اگر فرد توانایی کمک به همسایه را داشته باشد و از آن دریغ کند، در واقع، در حق همسایه و همنوع خویش کوتاهی کرده است. در حدیث دیگری از امام صادق علیهالسلام، "حق" معلومی در دارایی توانگران معیّن شده است که میتواند قرینهای بر این مطلب باشد که گاه قرض حسن، از امور واجب میشود: خداوند بزرگ در اموال توانگران، حقی غیر از زکات، واجب گردانیده است، چنانکه فرموده است: "و آنان که در اموالشان حق معلومی است"، پس حق معلوم، غیر از زکات است و آن امر واجبی است که مرد در مال خود به اندازه توان مالیاش بر خود واجب میسازد. پس آن اندازهای را که خود واجب ساخته؛ خواه در هر روز و خواه در هر هفته و خواه در هر ماه میپردازد. نیز خدای بزرگ فرموده است: "به خداوند قرض حسن بدهید" و این غیر از زکات است. نیز فرموده است: "از آنچه روزیشان کردهایم، در پنهان و آشکار انفاق میکنند" و نیز از "ماعون" نام برده است و آن قرضی است که انسان میدهد و کالایی است که عاریت میدهد و احسان و بخششی است که میکند.11
5. عامل جبران گناهان
از حدیثی که پیشتر از پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله آوردیم،12 به خوبی برمیآید که یاری به یکدیگر و رفتار نیکو داشتن با قرضگیرنده، در آمرزش گناهان، بسیار اثربخش است. حال، اگر برخی از قرضدهندگان، پس از قرض دادنشان، قرضگیرنده را آزار دهند، مشمول این نتیجه نمیشوند، بلکه به دلیل آزاری که به گیرنده قرض وارد ساختهاند، سزاوار کیفر خواهند شد. به بیان دیگر، آن قرضی ستودنی است و پاداش فراوان دارد و گناهان را میآمرزد که "حَسن" باشد و اگر قرض از نوع "سیئه" شد، نتیجه عکس خواهد داشت. امام صادق علیهالسلام میفرماید: وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ أَقْرَضَ مُؤمِنا یَلْتَمِسُ بِهِ وَجْهَ اللّهِ اِلاَّ حَسَبَ اللّهُ لَهُ أَجْرَهُ بِحِسَابِ الصَّدَقَة و مَا مِنْ مُؤمِنٍ یَمْشِی لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ فِی حَاجَةٍ اِلاَّ کَتَبَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ حَطَّ عَنْهُ بِهَا سَیِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةً وَ زِیدَ بَعْدَ ذَلِکَ عَشْرُ حَسَناتٍ وَ شُفِّعَ فِی عَشْرِ حَاجَاتٍ و... .13 مؤمنی نیست که به مؤمن دیگری به خاطر خشنودی خدا قرض دهد، جز آنکه خداوند، پاداش او را صدقه میشمارد و مؤمنی نیست که در پی برآوردن حاجت برادر مؤمنش برود، مگر آنکه خداوند برای هر قدمش یک حسنه مینویسد و یک گناه از او پاک میسازد و یک درجه، او را بالا میبرد. پس از آن، ده حسنه به او افزوده میشود و ده حاجت او برآورده میگردد و... . در این حدیث، امام صادق علیهالسلامبرای هر گام از حرکت انسان برای کمک به برادر دینی و نیازمندش، جزای خیری برمیشمارد و این جزا تا آنجا میتواند ادامه یابد که برای هر کار نیک یا گام خیر، چندین مشکل انسان حل گردد و چندین گناه از او پاک و چندین حسنه برایش ثبت شود.
6. حاجت روا شدن
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرموده است: اَلْمُؤْمِنینَ اِخْوَةٌ یَقضِی بَعْضُهُمْ حَوائِجَ بَعْضٍ فَبِقَضَاءِ بَعْضِهِمْ حَوَائِجَ بَعْضٍ یَقْضِی اللّهُ حَوَائِجَهُمْ یَومَ الْقِیَامَة.14 مؤمنان با هم برابرند. نیازمندیهای یکدیگر را برمیآورند و به همین دلیل که نیازهای یکدیگر را برمیآورند، خداوند در روز قیامت، نیازمندیهای آنان را برآورده میسازد.
7. قرض، عامل رفع بلا
امام علی علیهالسلام به کمیل بن زیاد نخعی فرمود: یَا کُمَیْلُ مُرْ اَهْلَکَ أَنْ یَرُوحُوا فِی کَسْبِ الْمَکَارِمِ وَ یُدْلِجُوا فِی حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ فَوَالَّذِی نَفْسی بِیَده ما اَدْخَلَ اَحَدٌ عَلی قَلْبِ مُؤْمِنٍ سُرُورا اِلاَّ وَ خَلَقَ اللّهُ مِنْ ذَلِکَ السُرُّورِ لُطْفا فَاِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَة کان اسرع الیها من السیل فِی انْحِدَارِهِ.15 به خانوادهات دستور ده در تحصیل مکارم اخلاق بکوشند و حتی در تاریکیهای شب به برآوردن نیازمندیهای مردم بپردازند. سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هیچ کس بر دل انسان مؤمنی، شادمانی وارد نمیکند، مگر آنکه خداوند از این عمل نیک او، مایه لطفی میآفریند که هنگام گرفتاری و نزول بلا، سریعتر از سرعت سیلاب در سراشیبی، به کمک او میرسد و او را نجات میدهد.
8. قرض، مایه شادی خدا و رسول
امام صادق علیهالسلام در پاسخ یکی از یارانش میفرماید: اَلْقَرْضُ عِنْدَنَا بِثَمَانِیَةَ عَشَرَ وَ الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ... یَا عُثْمَانُ اِنَّکَ لَوْ عَلِمْتَ مَا مَنْزِلَةُ الْمُؤْمِنِ مِنْ رَبِّهِ مَا تَوَانَیْتَ فِی حَاجَتِهِ وَ مَنْ أَدْخَلَ عَلَی مُؤْمِنٍ سُرُورا فَقَدْ أَدْخَلَ عَلَی رَسُولِ اللّهِ صلیاللهعلیهوآله وَ قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ یَدْفَعُ الْجُنُونَ وَ الْجُذَامَ وَ الْبَرَصَ.16 نزد ما، قرض، هجده و صدقه، ده ثواب دارد... . ای عثمان، اگر بدانی که شأن مؤمن نزد خدا چهقدر است، هرگز در برآوردن حاجت او سستی نخواهی کرد و هر کس دل مؤمنی را شاد کند، همانا دل رسولخدا صلیاللهعلیهوآله را شاد کرده است. برآوردن حاجت مؤمن، دیوانگی و پیسی و جذام را دور میسازد.
9. قرض، برتر از روزه و اعتکاف در خانه خدا
امام رضا علیهالسلام فرموده است: ما مُؤمِنٍ أَقْرَضَ مُؤمِنا یُریدُ بِهِ وَجْهَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَسَبَ لَهُ ذَلکَ بِحِسَابَ الصَّدَقَةِ حَتَّی یُؤدّیه اِلَیْهِ مَالُهُ... وَ مَنْ قَضی لِمُؤمِنٍ حَاجَةً کانَ اَفضلُ مِنْ صِیامه و اِعْتکافِه فِی الْمَسجِد الحَرام.17 کسی که به مؤمنی به خاطر خشنودی خدای عزوجل قرض دهد، آن قرض به حساب صدقه برای او خواهد بود تا زمانی که قرضگیرنده آن را ادا کند... و هر که حاجتی از مؤمنی برآورد، برای او از روزه و اعتکاف در مسجدالحرام برتر خواهد بود. افزون بر روایات بالا، روایتهای فراوان دیگری نیز هست که ارزش کسانی را که در برآوردن نیازمندیهای مؤمنان مشارکت دارند، بیان میکنند. امروزه برخی برای چندین بار به سفر زیارتی یا حج خانه خدا میروند، ولی هرگز فکر نمیکنند شاید کار واجبتر یا پسندیدهتری نیز وجود داشته باشد. بر اساس روایتهای بسیاری که برخی از آنها نقل شد، اگر پیرامون انسان، گرفتارانی باشند، کمک کردن به آنان مثل دادن قرض به ایشان برای رفع مشکل یا برآوردن نیازشان، ارزش و ثواب بسیار بیشتری از برخی مستحبات مؤکد مثل زیارت و اعتکاف و حج دارد. همه این مقایسهها و تعبیرهای زیبا در کلام معصومین علیهمالسلام، بر ارزشمندی جایگاه "مؤمن" و "انسان" و "کمک و یاری" رساندن به یکدیگر در مکتب اسلام دلالت دارد. ملا محسن فیض کاشانی میگوید:18 ایستادن نفسی نزد مسیحا نفسی به ز صد سال نماز است به پایان بردن یک طواف سر کوی ولی حق کردن به ز صد حج قبول است به دیوان بردن تا توانی ز کسی بار گرانی بِرَهان به ز صد ناقه حمرا است به فرمان بردن یک گرسنه به طعامی بنوازی روزی به ز صوم رمضان است به شعبان بردن یک جو از دوش مدین دَیْن اگر برداری به ز صد خرمن طاعات به دیان بردن به از آزادی صد بنده فرمانبردار حاجت مؤمن محتاج به احسان بردن دست افتاده بگیری ز زمین برخیزد بِهْ ز شبخیزی وشاباش ز یادان بردن نوشتهاند روزی صفوان در مجلس امام صادق علیهالسلام حضور داشت. ناگهان مردی که آثار ناراحتی از چهرهاش نمایان بود، به مجلس وارد شد و لب به سخن گشود و به شرح گرفتاریاش پرداخت. گرفتاری او یک مسئله مالی بود که کارش را به بنبست کشانده بود. امام به صفوان دستور داد: "بیدرنگ برو و در حل مشکل برادر ایمانی خود بکوش." صفوان پس از برطرف کردن گرفتاری آن مرد، به حضور امام بازگشت. امام درباره جریان کار پرسید و صفوان گفت: خداوند اصلاح کرد. آنگاه امام فرمود: آگاه باش، اقدام در حل همین مشکل به ظاهر کوچک که برای آن مقدار کمی هم وقت صرف کردی، از طواف یک هفته متوالی به دور کعبه برای تو باارزشتر است. سپس آن حضرت افزود: مردی به علت گرفتاریاش به حضور امام حسن علیهالسلام رسید و از آن حضرت یاری خواست. امام حسن علیهالسلامبیدرنگ، آماده شد و به راه افتاد. در میان راه به حسین بن علی علیهالسلامبرخورد کردند، در حالیکه به نماز ایستاده بود. امام حسن علیهالسلام از آن مرد پرسید: چرا از حسین بن علی علیهالسلامغافل شدی و از وی کمک نخواستی؟ پاسخ داد: ابتدا تصمیم داشتم از ایشان در حل مشکل خود درخواست کمک کنم، ولی چون شنیدم آن حضرت در حال اعتکاف است، منصرف شدم. سپس امام حسن علیهالسلامفرمود: "اگر توفیق رفع گرفتاری تو را یافته بود، ارزش آن برایش از یک ماه اعتکاف بیشتر بود".19
10.تشویق به قرض در صورت نیازمندی
امام موسی کاظم علیهالسلام میفرماید: مَنْ طَلَبَ الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ فَغُلِبَ فَلْیَسْتَقْرِضْ عَلَی اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَی رَسُولِهِ صلیاللهعلیهوآله.20 کسی که به دنبال کسب روزی حلال برود، ولی در زندگی درمانده شود، باید قرض کند. خداوند و رسولش، او را [برای ادا] یاری خواهند کرد. این حدیث، در کتاب وسائلالشیعه نیز با همین مضمون آمده است. همچنین در جلد پنجم کتاب المعیشة فروع کافی با کمی تغییر آمده است که آن را میآوریم: موسی بن بکر میگوید: موسی بن جعفر علیهالسلام به من فرمود: کسی که در پی روزی حلال برود تا خرج خود و عیالش درآورد، همچون مجاهد در راه خداست، ولی اگر کسب این روزی برایش سخت شد، باید قرض بگیرد و دَیْنش برعهده خدا و رسول است؛ به اندازهای که قوت و غذای خانوادهاش را تأمین کند. پس اگر از دنیا رفت و دَیْنش را ادا نکرد، بر عهده امام است که آن را ادا کند و اگر امام چنین نکرد، گناهش بر گردن اوست. خدای عزوجل فرمود: "صدقهها مخصوص فقیران، مسکینان، کارکنان بر امر صدقه و... بدهکاران است" و آن شخص، فقیر و مسکین و بدهکار است.21 بر اساس این دو حدیث، اشکالی ندارد که انسان نیازمند قرض بگیرد و اگر بدون نیاز، در پی قرض برود، البته دچار عمل مکروهی شده است. امام خمینی رحمهالله در تحریر الوسیلة درباره قرض میفرماید: قرض گرفتن بدون احتیاج مکروه است و به هر اندازه نیاز به قرض کمتر باشد، کراهت گرفتن آن بیشتر و شدیدتر میشود و به هر مقدار احتیاج به آن بیشتر شود، کراهت گرفتن آن کمتر و سبکتر خواهد شد تا اینکه کراهت آن برداشته میشود و در برخی موارد گرفتن قرض برای امر واجبی مثل حفظ آبرو و جان و امثال اینها واجب میشود.22 بنابراین، به نظر میرسد قرض گرفتن برای فرد نیازمند ـ به ویژه اگر نیازش، موقتی باشد و بداند که در آینده میتواند قرض خود را ادا کند ـ پسندیده است. به فرموده امام کاظم علیهالسلام، با توجه به بقای نیاز فرد تهیدست، میتوان برای حل مشکل او و بدهکاریاش، مبلغی از محل "صدقات" پرداخت کرد؛ زیرا او مصداق یکی از موارد مصرف "صدقات" است.23 با دقت در برخی روایتهای موجود، میتوان پی برد که بزرگان دین حتی شخص رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و ائمه اطهار علیهمالسلام بنا به مقتضای اوضاع و احوالشان، قرض گرفته24 و به همه مسلمانان سفارش نیز کردهاند که بیجهت و بدون ضرورت، قرض نگیرند.
11.پرهیز از وامدار شدن
برخی از احادیث به این نکته اشاره دارند که بدون نیاز، نباید به قرض یا دَیْن روی آورد. البته بیشتر تعبیرهای موجود، به دوری از دَیْن اشاره دارد و واژه "قرض" کمتر به کار رفته است. برای نمونه، امام علی علیهالسلامفرموده است: اِیّاکم وَ الدَّیْنَ فَاِنَّه مَذَلةٌ بالنَّهار وَ مَهمّةٌ باللَّیْلِ وَ قضاءٌ فی الدنیا و قضاءٌ فی الاخرة.25 از زیر بار دین رفتن بپرهیزید؛ زیرا در روز، موجب ذلت و در شب، موجب همّ و غم است و باید یک بار در دنیا و یک بار در آخرت ادا شود. امام صادق علیهالسلام میفرماید: "تَعَوَّذُوا بِاللّهِ مِنْ غَلَبَةِ الدَّیْنِ؛ به خدا پناه ببرید از بسیار شدن دَیْن".26 امام صادق علیهالسلام میفرماید: خَفِّفُوا الدیْنَ فَاِنَّ فِی خفِّة الْدَین زِیادَةُ و الْعُمْرِ.27 دین خود را سبک کنید (کمتر قرض کنید و کمتر زیر بار آن بروید)؛ زیرا در سبکی وام، طول عمر است. با اندکی تأمّل در این روایات میتوان دریافت آنچه ائمه طاهرین علیهمالسلام نکوهش کردهاند، زیر بار "دَیْن" رفتن است. به بیان دیگر، در شرایطی که انسان میتواند زیر دَیْن کسی نرود یا ضرورتی وجود ندارد، شایسته است کاری نکند که او را مدیون میسازد. دومین نکته این است که انسان نباید روحیه دَیْن پذیری یا بیاعتنایی در برابر مدیون شدن را به خود گیرد. اساسا اظهار نیاز به دیگری انسان را خوار و نیازمند و ضعیف نشان میدهد و این، با مقام والای انسان مناسب نیست. ازاینرو، در برخی از احادیث معتبر، وام گرفتن معادل کفر به شمار آمده است؛ یعنی همان گونه که کفر امری ناپسند است، هیچ انسان باشخصیت هم نباید نیاز خود را به دیگری اظهار کند. ابوسعیدخدری میگوید از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهشنیدم که فرمود: "أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الْکُفْرِ وَ الدَّیْنِ قیل یا رَسُولَ اللّهِ اَیَعْدِلُ الدَّیْنُ بِالکُفْرِ؟ فَقَال نَعَم؛28 از کفر و بدهکاری [هر دو ]به خدا پناه میبرم." گفته شد ای رسول خدا، آیا بدهکاری معادل کفر است؟ فرمود: آری. البته با توجه به روایتهای پیشین، انسانی که نیاز ضروری دارد، میتواند قرض کند. به بیان دیگر، کراهت "قرض" گرفتن برای فرد نیازمند نیست. قرض کردن تنها در حالت بینیازی و به منظور افزونطلبی و مالاندوزی، مکروه و زشت دانسته شده است. با توجه به شرایط و آداب گفته شده درباره قرض در آموزههای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهو ائمه اطهار علیهمالسلام، با دیگر دُیون فرق دارد. به ویژه آنکه وجود احادیث فراوان درباره قرضدهندگان و گیرندگان قرض نیز گویای این تفاوت است. با توجه به تبیین ائمه معصومین علیهمالسلام در مورد قرض و فرهنگ آن در میان مسلمانان، هرگز محدوده آن با مسئله دَیْن و زیر بار دَیْن رفتن خلط نشده است؛ زیرا مسلمانان میدانستند باید در پی شرایطی باشند که کمتر به کمک مالی و حتی غیرمالی دیگران نیازمند شوند. برای نمونه، تشویقها و سفارشهای فراوان آن بزرگواران به کار و کسب روزی حلال و دوری از بیکاری و تنبلی و انجام دادن امور زندگی به دست خود افراد، بیانگر این واقعیت مهم است که باید در پی شرایطی باشند تا وامدار دیگران نشوند، ولی اگر ناخواسته دچار چنین وضعیتی شدند، با توکل به خدا و بدون دغدغه، به سراغ این عمل سفارش شده بروند. حتی امید داشته باشند که خداوند، آنان را در ادای این قرض، یاری خواهد کرد. حتی اگر شرایطشان در آینده نیز بهتر نشود و در شرایط نیازمندی مداوم باقی بمانند، اسلام بهگونهای پیشبینی کرده است که قرض اینگونه افراد از محل دریافت صدقات واجب و مستحب پرداخت شود یا اینکه قرضدهندگان، با گذشت و مدارا یا بخشیدن طلبشان، خود را مشمول اجر کریم و مضاعف خداوند بگردانند.29 در برخی کتابها، در توضیح احادیث دَیْن، مسئله قرض گرفتن و مقروض شدن چنان معنا و تفسیر شده است که گویی منظور از "قرض" همان مدیون شدن و زیر بار دین رفتن است. شدت نهی و پرهیز از قرض کردن به گونهای در تفسیر این حدیثها آمده است که به نظر میرسد افراد حتی در حالت نیاز، هرگز به خود اجازه قرض گرفتن نخواهند داد. این در حالی است که قرض، در اسلام و آموزههای بزرگان دین با توجه به شرایط اقتصادی فرد توصیه شده است. حتی ائمه اطهار علیهمالسلامبرای اموری مانند ازدواج و حج مجوز قرض دادهاند: قُلتُ لاَبی عبداللّه: جُعِلْتُ فداک یَسْتَقْرِضُ الرَّجُلُ وَ یَحُجُّ؟ قالَ: نَعَم. قُلْتُ: یَسْتَقْرِضُ وَ یَتَزَوَّجُ؟ قالَ: نَعَم، اِنَّهُ یَنْتَظرُ رِزْقَ اللّه غُدوَةً وَ عَشیَةً.30 راوی از امام صادق علیهالسلام درباره قرض گرفتن برای حج و ازدواج میپرسد و امام در پاسخ میفرماید: "آری و پس از آنکه قرض گرفت، صبح و شام منتظر روزی خداوند خواهد بود." این حدیث، نشاندهنده باز بودن راه قرض گرفتن حتی برای انجام دادن برخی مستحبات یا کارهای ضروری دیگر است.
پی نوشت _____________________________________________________________________ 1. بقره: 261. 2. حسین حقانى زنجانى، نظام اخلاقى اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1373، چ 1، صص 455 ـ 460. 3. نهج البلاغه، نامه 31، ص 630 . 4. سید مصطفى آل اعتماد، بلاغة الحسینع، ترجمه: على کاظمى، قم، مؤسسه اسماعیلیان، 1406هـ . ق، ص 22. 5. ابوجعفر محمدبن یعقوب بن اسحاق کلینى رازى، الفروع من الکافى، تصحیح: على اکبر غفارى، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1391 هـ . ق، ج 4، ص 36. 6. تهذیب الاحکام، ج7، ص 162. 7. بحارالانوار، ج 73، ص 368. 8. نهجالبلاغه،ص 630. 9. الفروع من الکافى، ج 8 ، ص 86 . 10. بحارالانوار، ج 79، ص 93. 11. علاءالدین على متقى بن حسامالدین هندى، کنز العمّال فى سنن اقوال و الافعال، ج 9، بیروت، لبنان، مؤسسه الرساله، 1399 هـ . ق / 1979م، ص 52. 12. بحارالانوار، ج 3، ص 368. 13. همان، ج 71، ص 311. 14. همان. 15. همان، ص 314. 16. فروع من الکافى، ج4، ص 34. 17. بحار الانوار، ج 71، ص 233. 18. موسى خسروى، پند تاریخ، تهران، انتشارات کتابفروشى اسلامیه، بىتا، چ 8 ، ج 4، ص 115. 19. سیدمجتبى موسوى لارى، رسالت اخلاق در تکامل انسان، قم، انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1353، ص 248. 20. ابوجعفر محمدبن على بن حسین بن بابویه قمى، من لا یحضره الفقیه، تصحیح: على اکبر غفارى، ج3، تهران، نشر صدوق، بىتا، ص 182. 21. فروع من الکافى، ج5، ص 93. 22. سیدروح اللّه موسوى خمینى، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 57. 23. فروع من الکافى، ج 5، ص 93. 24. بحارالانوار، ج96، ص 142. برگرفته از: قرضالحسنه و آثار اقتصادى آن، ص 35. 25. فروع من الکافى، ج 5، ص 95؛ نک: من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 183. 26. همان، ص 92؛ نک: من لایحضره الفقیه، ج3، ص 181. 27. صدوق، امالى، ج2، ص 279؛ بحارالانوار، ج 153، ص 145، ح 21. 28. بحارالانوار، ج 103، ص 141، باب 2، ح 2. 29. بقره: 245. 30. محمدبن حسن حر عاملى، وسائل الشیعه، تهران، کتابخانه اسلامیه، بىتا، ج 13، ص 82 . منبع : کتاب " باران برکت قرض الحسنه "